جدول جو
جدول جو

معنی نرگس چشم - جستجوی لغت در جدول جو

نرگس چشم(نَ گِ چَ / چِ)
که چشمانی چون نرگس دارد. که چشمانی خمارآلوده دارد:
عنبرین خطی و بیجاده لب و نرگس چشم
حبشی موی و حجازی سخن و رومی دیم.
فرخی.
نرگس چشما جبین و عارض تو
فر گل و آب یاسمین دارد.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(نَ گِ زَ)
دهی است از بخش رامیان شهرستان گرگان، در 38هزارگزی جنوب شرقی رامیان و 7هزارگزی مغرب راه شاهرود به گرگان، در منطقۀ کوهستانی سردسیر واقع است و 120 تن سکنه دارد. آبش از چشمه، محصولش غلات و برنج و لبنیات، شغل اهالی زراعت و گله داری و شالبافی و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(نَ چَ / چِ)
کنایه از سخت روی. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). بی روی بی حیا. (آنندراج). وقیح. (فرهنگ خطی) :
در گدازم ز شرم مدعیان
نرم چشمان چه سخت رویانند.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
مرعی در حوزه ی کفاک لفور سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی